- غرش افکنده(دَ / دِ)
غرش کرده. غریده. آواز مهیب درآورده. رجوع به غرش شود:
آه صبح است مگر نحل که بر شه ره غار
غرش افکنده و عریان به خراسان یابم.
خاقانی
آه صبح است مگر نحل که بر شه ره غار
غرش افکنده و عریان به خراسان یابم.
خاقانی
